دانلود و خرید کتاب دختران زیرزمینی کابل جنی نوردبرگ ترجمه آیسان شموسی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دختران زیرزمینی کابل اثر جنی نوردبرگ

کتاب دختران زیرزمینی کابل

نویسنده:جنی نوردبرگ
ویراستار:شهین خاصی
امتیاز:
۴.۰از ۲۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختران زیرزمینی کابل

کتاب دختران زیرزمینی کابل نوشته جنی نوردبرگ و ترجمه آیسان شموسی، روایتی خواندنی از زندگی پنهان دختران افغانستان در پوشش پسرانه است.

درباره‌ی کتاب دختران زیرزمینی کابل

فرهنگ مردسالاری در تمام دنیا به شکل و شمایل گوناگون خودش را نشان می‌دهد، اما در برخی کشورها شدیدتر است و البته که قانونی هم برای مقابله با آن وجود ندارد. یکی از این کشورها افغانستان است که در آن تولد پسران، مایه‌ی افتخار است و تولد دختران مایه‌ی ننگ. بسیاری از دختران برای به دست آوردن حق و حقوق قانونی‌شان با لباس مردانه حاضر در مجامع مختلف حاضر می‌شوند و کتاب دختران زیرزمینی کابل روایتی از همین زندگی‌ها است. 

جنی نوردبرگ در کتاب دختران زیرزمینی کابل، روایتی خواندنی از زندگی پنهان دختران افغانستان در پوشش مردانه را نوشته است. سنتی که به اسم «بچه‌پوشی» شناخته می‌شود و به معنای پرورش در لباس پسرانه است. ماجرایی که از دل تاریخ بیرون آمده است و نگاهی به ریشه‌ی ظلم، تفکرات غلط و تعصبات جاهلی دارد. در کتاب دختران زیرزمینی کابل با زندگی آزیتا، نماینده پارلمان افغانستان آشنا می‌شویم که دختر چهارمش را، «بچه‌پوش» کرد و نامش را مهران گذاشت. از زندگی زهرا می‌خوانیم که در آستانه‌ی بلوغ و درگیر تجربه‌های ماجراجویانه‌ی جدید است و دوست ندارد به زندگی دوباره‌ی دختران برگردد...

کتاب دختران زیرزمینی کابل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر دوست دارید روایت‌های واقعی از زندگی زنان در افغانستان بخوانید، اگر به مطالعات جامعه‌شناسی و حقوق زنان علاقه‌مندید، کتاب دختران زیرزمینی کابل یک گزینه‌ی عالی برای شما است.  

بخشی از کتاب دختران زیرزمینی کابل

«برادرِ ما در اصل یک دختر است.»

یکی از دوقلوها با نگاه مشتاقش سر تکان می‌دهد تا بر درستی حرف‌هایش دوباره تأکید کند، سپس به‌سمت خواهرش برمی‌گردد، او هم موافق است. بله، درست است. او هم این مطلب را تأیید می‌کند.

آنها دوقلوهای همسان ده‌ساله‌ای هستند با موهای مشکی، چشم‌هایی شبیه سنجاب و مختصری کک‌ومَک روی صورت. لحظاتی قبل، هنگامی‌که منتظر مادرشان بودیم تا مکالمه‌اش در اتاق دیگر تمام شود، با آهنگ‌های آی‌پاد من رقصیدیم و هدفون را بین خودمان ردوبدل کردیم تا بهترین رقصمان را به هم نشان دهیم، اگرچه من موفق نشدم با چرخش ماهرانهٔ کمرهایشان هماهنگ شوم - بخش‌هایی از این رقص مشترک می‌توانست قابل‌تحسین باشد. در پیچ‌وخم ساختمان‌های سیمانی و راهروهای سرد و مثلِ یخِ آپارتمان‌های به سبک اتحاد جماهیر شوروی، هر صدایی منعکس می‌شود؛ خانه‌هایی که اکنون آشیانهٔ خانواده‌هایی از طبقهٔ متوسط مردم کابل شده‌اند.

حالا روی مبلمان طلادوزی‌شده‌ای نشسته‌ایم که دوقلوها سرویس چای‌خوری را مقابل آن چیده‌اند؛ لیوان‌های شیشه‌ای و فلاسک چای در یک سینی با روکش نقره. مهمان‌خانه آراسته‌ترین اتاق تجملاتی در خانه‌های افغان‌هاست، البته برای نشان‌دادنِ ثروت و شخصیت اخلاقی صاحبش. نوارهای کاستِ آیات قرآن و گل‌های پارچه‌ای به رنگ زرد و قرمز روی میزی در کُنج اتاق دیده می‌شوند؛ تَرَکِ میز هم با چسب ترمیم شده است. خواهران دوقلو درحالی‌که پاهایشان را زیر مبل پنهان کرده‌اند، کمی از عدم واکنش من نسبت به حضور پُررنگشان دلخورند.

دوقلوی شمارهٔ دو به جلو خم می‌شود و می‌گوید: «درست است، آن پسر، خواهر کوچک‌تر ماست.»

به آنها لبخند می‌زنم، دوباره سر تکان می‌دهم و می‌گویم: «بله، قطعاً.»

عکسِ قاب‌شدهٔ روی میز کناری عکس برادرشان است با یک پیراهن یقه‌هفت و کراوات به‌همراه پدر سبیلو و خندانشان. این تنها عکسِ در معرض دید در نشیمنِ خانه است. دختران بزرگ‌تر کم‌وبیش به زبان انگلیسی آشنا هستند و با اشتیاق صحبت می‌کنند. انگلیسی را از کتاب‌های درسی و شبکه‌های ماهواره‌ای که دیش آن در بالکن دیده می‌شود یاد گرفته‌اند. اینجا شاید تنها مانعِ ما زبان باشد.

برای اینکه صمیمی‌تر و مهربان‌تر باشم می‌گویم: «بسیارخب بچه‌ها، فهمیدم؛ آن پسر، خواهرتان است. حالا بنفشه تو به من بگو که رنگ موردِعلاقه‌ات چیست؟»

کمی عقب‌وجلو می‌رود، خجالت می‌کشد، سرخ‌وسفید می‌شود و سؤال را به خواهر دیگرش هم منتقل می‌کند تا بیشتر روی آن فکر کنند. دوقلوها ژاکت پشمی نارنجی و شلوارک سبزرنگی پوشیده‌اند. به‌نظر می‌رسد با این لباس‌ها همه‌کاری می‌کنند تا هم‌زمان سیمایی کاملاً دخترانه هم داشته باشند. هر دو دختر، کِش‌های پُرزرق‌وبرقی به موهایشان بسته‌اند و حرف که می‌زنند، مُدام سرشان را تکان می‌دهند؛ کِشِ سرشان فقط زمانی از حرکت می‌ایستد که آن دیگری شروع به حرف‌زدن می‌کند.

نظرات کاربران

فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
۱۳۹۹/۰۹/۰۴

موضوعش من رو یاد کتاب زنانی که مرد می‌شوند انداخت. فکر می‌کنم مشابه این سنت‌های برآمده از دل تبعیض خیلی جاهای دیگه هم باشه. سنت هایی که احتمالا قراره در پاسخ به تبعیض‌ها امکانات و سطح زندگی زنان رو ارتقا بده

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۹/۱۱/۲۱

کتابی فوق العاده زیبا و با قلمی صمیمی و عالی نویسنده و به تصویر کشیدن یک واقعیت تلخ در افغانستان شجاعت مبارزه برای رسیدن به حق و آزادی و ساختن جهانی بهتر 👌

🍃بانو🌼
۱۳۹۹/۰۸/۱۲

نسخه چاپی کتاب رو خوندم اوایل کتاب جذاب بود اما از صفحه ۲۰۰ به بعد کمی تکراری شد و نویسنده کش میداد یه داستان رو اما در کل کتاب خوبی بود و از خوندنش راضی هستم کتاب راجع به زندگی

- بیشتر
mahnegar
۱۳۹۹/۰۹/۱۴

اولش خوب بود تا ص 75ولی از یه جایی به بعد خیلی حوصله سر بر بود. کلا کتاب درباره مرد سالاری در جایگاه زن در افغانستان من خوندم خیلی تاسف خوردم که در قرن 21 هنوز تفاوت بین نوزاد دختر

- بیشتر
ftme.noor
۱۴۰۲/۰۶/۱۲

سپاس از نشرکوله پشتی و خانم شموسی🤍 کتاب به زندگی دخترانی میپردازه که با پوشیدن لباس پسرانه( بچه پوشی) به عنوان پسر زندگی کردن. نوشتار کتاب روایت نگاریه. چون خیلی از روایتا بهم شباهت دارن ی جاهایی کسل کننده میشه ولی اگه

- بیشتر
Sharareh Haghgooei
۱۴۰۰/۱۰/۱۷

کتابی گزارشی است از پدیده بچه پوشی(پوشاندن لباس پسرانه به دختران) در افغانستان.مصاحبه با این افراد،والدین،اطرافیان و حتی سیاست گذاران.کتابی بسیار عالی که جوانب مختلف بچه پوشی ، ریشه های ان ، منافع و مضرات آن. و تمام اینها به

- بیشتر
M
۱۴۰۱/۰۱/۳۱

کتاب خوبیست و دید منصفانه‌ای به مسائل زنان دارد.

Mary gholami
۱۳۹۹/۱۲/۲۷

خوب بود🖤

کاربر ۱۷۹۹۲۰۲
۱۳۹۹/۰۷/۱۵

خوب بود بخونیدش

وحید
۱۴۰۰/۰۹/۲۵

کتاب خوب و جالبی است، ولی زیاده از حد به جزئیات پرداخته... من تا صفحه‌ی دویست کتاب را خواندم و دیدم بقیه‌ی کتاب، تکرار مکررات است. ترجمه خوب بود. کلا نشر کوله‌پشتی مترجمین متنوعی دارد. از مترجمینی به شدت ضعیف

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵۲)
این‌همه پول وارد کشور شده است، ولی رنج و درد ریشه‌کن نشده. همه تصور می‌کنند مشکل از برقع و حجاب است. اگر دولت بتواند امنیت و قوانین حقوقی را درست اجرا کند حاضرم دو تا برقع سرم کنم، مشکلی هم ندارم. اگر آزادی فقط پوشش است، تسلیم می‌شوم؛ حاضرم!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
غیرت پدرانه و حفظ شرافت در کتک‌زدن زنان، در فروش آنها یا ازدواج دوم و سوم نیست، بلکه تربیت دختری تحصیل‌کرده و باکمالات است که می‌تواند شرف و آبروی خانواده‌ها را به همگان نشان دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«اسلام در اصل دینی ارتجاعی، ضدپیشرفت یا ضدمدرنیته نیست، هرچند برخی مفسران، قسمتی از کنش‌های انسانی را مرتجعانه و ضدپیشرفت می‌دانند.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در افغانستان، آدم باید همه‌چیز را در درونش از بین ببرد و خودش را با جامعه وِفق دهد و این تنها راهِ بقا در این جامعه است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در اینجا داشتن حداقل یک پسر برای حسن شهرت و اعتبار، امری اجباری است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«هر آدمی محدودیت‌های خاص خودش را دارد.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در دین زرتشت، ازدواج اجباری بود و هدف اصلی آن هم به‌دنیاآوردن فرزندانِ پسر بود تا به تبارِ خانواده تداوم دهند و به مقامِ موبدان برسند؛ مقامی که تنها به مردان می‌رسد. درست مثل رسوم امروزی افغان‌ها، تلاش بر این بوده است که پسری به‌دنیا بیاید و به شیوه‌های مختلف از سحر و جادو نیز استفاده می‌شد تا چنین اتفاقی رخ دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
مانند همهٔ جوامع سرکوب‌شده، در افغانستان نیز تلاش یک نفر برای دست‌یابی به آزادی‌های بیشتر می‌تواند نوعی دهن‌کجی و بی‌حرمتی به رنج و دردِ دیگران قلمداد شود.
کاربر ۱۱۵۶۹۱۷
باکرگی دختران بزرگ‌ترین سرمایه برای پدر خانواده است و همین باکرگی است که پدران در زمان ازدواج دخترشان آن را معامله می‌کنند. هر چقدر پدرها بتوانند خودمراقبتی، نزاکت و آرامش بیشتری به دختران خود یاد بدهند، ارزش باکرگی آنها به‌مراتب بیشتر خواهد بود. اگر دختری را در کنار مردی ببینند که خویشاوند خونی او نباشد، شایعه‌ها شروع می‌شوند و مردمان افغان گاهی در تخیلاتِ خود، واقعاً می‌توانند از کاه کوه بسازند. ازآنجاکه داماد یا پدرومادرِ داماد قبل‌از عقد با عروس حرفی نزده‌اند و او را نمی‌شناسند، همه‌چیز به آبرو و اعتبار عروس بستگی پیدا می‌کند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگر نوزاد، دختر باشد مادری را می‌بینید که با اشک و حسرت، اتاق زایمان را ترک می‌کند، سرافکنده و شرمسار به روستا بازمی‌گردد و سرزنش‌های اقوام و همسایه‌ها شروع می‌شود. چند روزی از غذاخوردن محروم می‌شود، او را کتک می‌زنند و از خانه بیرونش می‌اندازند و مجازات اضافه‌کردن یک نان‌خور به اعضای خانواده، آن است که با حیوانات در طویله بخوابد. تازه اگر مادرِ نوزاد، چندین دختر هم از قبل داشته باشد، شوهرش مورد تمسخر اطرافیان قرار می‌گیرد؛ او را مردی سُست‌عنصر و ضعیف می‌خوانند که طبیعت هم با او همکاری نمی‌کند. به زبان عامیانه او را «ماده‌پُشت» می‌خوانند، یعنی کسی که فقط می‌تواند دختر بیاورد.
وحید

حجم

۳۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان