بریدههایی از کتاب دختران زیرزمینی کابل
نویسنده:جنی نوردبرگ
مترجم:آیسان شموسی
ویراستار:شهین خاصی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲۳ رأی
۴٫۰
(۲۳)
اینهمه پول وارد کشور شده است، ولی رنج و درد ریشهکن نشده. همه تصور میکنند مشکل از برقع و حجاب است. اگر دولت بتواند امنیت و قوانین حقوقی را درست اجرا کند حاضرم دو تا برقع سرم کنم، مشکلی هم ندارم. اگر آزادی فقط پوشش است، تسلیم میشوم؛ حاضرم!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
غیرت پدرانه و حفظ شرافت در کتکزدن زنان، در فروش آنها یا ازدواج دوم و سوم نیست، بلکه تربیت دختری تحصیلکرده و باکمالات است که میتواند شرف و آبروی خانوادهها را به همگان نشان دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«اسلام در اصل دینی ارتجاعی، ضدپیشرفت یا ضدمدرنیته نیست، هرچند برخی مفسران، قسمتی از کنشهای انسانی را مرتجعانه و ضدپیشرفت میدانند.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در افغانستان، آدم باید همهچیز را در درونش از بین ببرد و خودش را با جامعه وِفق دهد و این تنها راهِ بقا در این جامعه است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در اینجا داشتن حداقل یک پسر برای حسن شهرت و اعتبار، امری اجباری است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«هر آدمی محدودیتهای خاص خودش را دارد.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در دین زرتشت، ازدواج اجباری بود و هدف اصلی آن هم بهدنیاآوردن فرزندانِ پسر بود تا به تبارِ خانواده تداوم دهند و به مقامِ موبدان برسند؛ مقامی که تنها به مردان میرسد. درست مثل رسوم امروزی افغانها، تلاش بر این بوده است که پسری بهدنیا بیاید و به شیوههای مختلف از سحر و جادو نیز استفاده میشد تا چنین اتفاقی رخ دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
مانند همهٔ جوامع سرکوبشده، در افغانستان نیز تلاش یک نفر برای دستیابی به آزادیهای بیشتر میتواند نوعی دهنکجی و بیحرمتی به رنج و دردِ دیگران قلمداد شود.
کاربر ۱۱۵۶۹۱۷
باکرگی دختران بزرگترین سرمایه برای پدر خانواده است و همین باکرگی است که پدران در زمان ازدواج دخترشان آن را معامله میکنند. هر چقدر پدرها بتوانند خودمراقبتی، نزاکت و آرامش بیشتری به دختران خود یاد بدهند، ارزش باکرگی آنها بهمراتب بیشتر خواهد بود. اگر دختری را در کنار مردی ببینند که خویشاوند خونی او نباشد، شایعهها شروع میشوند و مردمان افغان گاهی در تخیلاتِ خود، واقعاً میتوانند از کاه کوه بسازند.
ازآنجاکه داماد یا پدرومادرِ داماد قبلاز عقد با عروس حرفی نزدهاند و او را نمیشناسند، همهچیز به آبرو و اعتبار عروس بستگی پیدا میکند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگر نوزاد، دختر باشد مادری را میبینید که با اشک و حسرت، اتاق زایمان را ترک میکند، سرافکنده و شرمسار به روستا بازمیگردد و سرزنشهای اقوام و همسایهها شروع میشود. چند روزی از غذاخوردن محروم میشود، او را کتک میزنند و از خانه بیرونش میاندازند و مجازات اضافهکردن یک نانخور به اعضای خانواده، آن است که با حیوانات در طویله بخوابد. تازه اگر مادرِ نوزاد، چندین دختر هم از قبل داشته باشد، شوهرش مورد تمسخر اطرافیان قرار میگیرد؛ او را مردی سُستعنصر و ضعیف میخوانند که طبیعت هم با او همکاری نمیکند. به زبان عامیانه او را «مادهپُشت» میخوانند، یعنی کسی که فقط میتواند دختر بیاورد.
وحید
حجم
۳۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰۳۰%
تومان