بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بدون تو، ما هیچ هستیم | طاقچه
کتاب بدون تو، ما هیچ هستیم اثر سوکی کیم

بریده‌هایی از کتاب بدون تو، ما هیچ هستیم

نویسنده:سوکی کیم
ویراستار:سارا بحری
امتیاز:
۳.۶از ۷ رأی
۳٫۶
(۷)
وقتی درهای دنیا به رویت بسته باشد، هر روز دقیقاً مثل روز قبل می‌گذرد. این یکنواختی روحت را فرسوده می‌کند، آن‌قدر که تبدیل به جسمی می‌شوی که فقط نفس می‌کشد، کار می‌کند، مصرف می‌کند، با طلوع خورشید بیدار می‌شود و با غروب خورشید می‌خوابد.
وحید
تمام مردهایی که در سفر قبلی‌ام ملاقات کرده بودم عاشق سیگار بودند. مخصوصاً سیگار آمریکایی که برایشان تازگی داشت. آنها قسم می‌خوردند آمریکا دشمن شماره یکشان است، اما بااین‌حال یک پاکت سیگار مارلبرو لایت همراهشان داشتند؛ چون نشانهٔ باکلاسی بود.
سیّد جواد
بودن در کرهٔ شمالی آدم را بی‌نهایت افسرده می‌کرد. هیچ راهی برای جلوگیری از این افسردگی نبود. مرز مُهروموم‌شدهٔ این کشور فقط در مدار ۳۸ درجه قرار نداشت؛ بلکه همه‌جا دیده می‌شد، در قلب همهٔ ساکنین آنجا، طوری‌که گذشته را بلوکه و آینده را خفه کرده بود.
soroosh7561
وقتی آزادی بیان در کار نباشد به تفسیر کردن سکوت عادت می‌کنی.
soroosh7561
رهبر کبیر، رهبر عزیز، رهبر معظم. این اسامی باید با دقت استفاده شوند، یا اصلاً بهتر است دربارهٔ آنها حرف نزنی. حواست به عکس‌های آنها هم باشد.
soroosh7561
هر بار که از کرهٔ شمالی بازدید می‌کردم از شنیدن بی‌نزاکتی‌های جدیدی که در زبان کره‌ای صورت می‌گرفت شوکه می‌شدم. فحش و ناسزا نه‌تنها در گفت‌وگو و سخنرانی‌هایشان ریشه دوانده بود؛ بلکه حتی در زبان نوشتاری‌شان هم جای خود را باز کرده بود. همه‌جا می‌توانستی فحش و ناسزا را بشنوی و ببینی - در شعرها، در روزنامه‌ها،
soroosh7561
- زندگی در پیونگ‌یانگ مانند زندگی در یک تنگ ماهی است.
soroosh7561
یکی از شعارهایی که در سرتاسر دانشگاه و روی ساختمان‌های شهر نوشته شده بود این جمله از کیم جونگ ایل بود: «بیایید به روش خودمان زندگی کنیم.» معنای جوچه دقیقاً همین است: زندگی کردن به روش خود بدون متکی بودن به دیگران. اما «روش خودمان» از نظر من چیزی شبیه زندگی کردن به روش خودمان نبود؛ بیشتر به‌نظر می‌رسید با مکیدن خون مردم کشور زندگی کنی بی‌آنکه حتی آنها را ببینی. و متکی نبودن به هیچ‌کس بیشتر به انزوای کامل شباهت داشت. یاد داستان کوتاه بالماسکهٔ مرگ سرخ نوشتهٔ ادگار آلن‌پو افتادم. در این داستان شاهزاده و نجیب‌زادگان خودشان را در کاخی زندانی می‌کنند تا از طاعون در امان باشند، اما طاعون هیچ حدومرزی نمی‌شناسد و همهٔ آنها را در تاریکی و فساد خود از پا درمی‌آورد.
Hepatitis G
آستانهٔ درد هر انسان متفاوت است. برای بعضی‌ها پایان یک رابطهٔ عاشقانه به حدی ویران‌کننده است که برای پناه گرفتن به سمت دین و مذهب می‌روند. اما برای بعضی‌ها یک داستان پندآموز است که آن را به ذهن خود می‌سپارند تا در عشق‌های آینده از آن تجربه استفاده کنند
کاربر ۳۴۷۰۷۰۶
همه‌چیز در این کشور طوری طراحی شده بود که تو را مطیع خودش کند و خواسته‌هایت را غصب کند. رژیم ما را کنترل می‌کرد. حتی خبرنگارهای خارجی، حتی من.
soroosh7561

حجم

۳۳۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۳۳۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
۳۴,۶۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد