«معبد جایی نیست که آدم برای چیزی دعا کنه، جاییه که قدردانی خودش رو نشون میده. میآی اینجا تا به خدایان بگی: "ممنونم که همیشه مراقبم هستید."»
Fatima
زندگی آدم مال خودشه. متعلق به هیچکس دیگهای نیست.
امیر
آدم هرجا که بره یا هرچقدر هم که کتاب بخونه، هنوز هیچی نمیدونه و هیچی ندیده. زندگی یعنی همین. ما زندگیهامون رو در تلاش برای پیدا کردن راهمون میگذرونیم.
Mina
«با اینکه آدم فکر میکنه این یه کسبوکار مستقله، چیزی که توی این صنعت مهمتر از هر چیز دیگهایه، روابطیه که با آدمها داری. به گمونم این موضوع کلاً حقیقت دنیای ماست.»
سپیده
«نمیدونم. فکر میکنم که با انجام ندادن هیچ کاری، دارم زندگیم رو هدر میدم.»
«من که اینطور فکر نمیکنم. مهمه که گاهی بیحرکت بمونی. فکر کن یه استراحت کوتاه توی سفر طولانی زندگیته. اینجا بندرگاه توئه و قایقت برای مدت کوتاهی لنگر میندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی هم میتونی دوباره راه بیفتی و بری.
مرضیه
«عالیه.»
داییام بهتزده نگاهم کرد و گفت: «چی عالیه؟»
«اینکه داری کار دلخواهت رو انجام میدی و از همین طریق زندگیت رو میگذرونی.»
مرضیه
زندگی آدم مال خودشه. متعلق به هیچکس دیگهای نیست. میخواستم بفهمم معنی زندگی به دلخواه خودم چیه.
مرضیه
فکر کردم آه، صنعت خدماترسانی خیلی دردسر داره و این روزها حتی تصور مشتری همیشگی هم چیز کمیابیه.
مرضیه
«جوونهای امروزی دیگه کتاب نمیخونن؛ فقط بازیهای کامپیوتری میکنن. ناامیدکنندهست. حتی وقتی کتاب میخونن، فقط مانگاست و از این داستانهای بهدردنخور و سطحیِ توی تلفنهای همراهشون. حتی پسر خودم که تقریباً سی سالشه، هنوز هم تماموقت بازیهای ویدیویی میکنه. آخه این درسته؟ تو اینجوری فکر میکنی؟ البته که نه. اونها فقط ظاهر مسائل رو میبینن. اگه نمیخوای سطحی باشی، باید تلاش کنی و کتابهای فوقالعادهٔ اینجا رو بخونی.»
مرضیه
وقتی به گذشته نگاه میکنم، واژهای که کل زندگیام طی بیستوپنج سال در آن خلاصه میشود، این است: «کافی.»
Ehsan