بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کفش باز | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب کفش باز اثر فیل نایت

بریده‌هایی از کتاب کفش باز

نویسنده:فیل نایت
امتیاز:
۴.۱از ۴۳۱ رأی
۴٫۱
(۴۳۱)
، صبح زود بیرون می‌رفتم تا نفر اول صف باشم؛ اما هیچ‌وقت هیچ صفی وجود نداشت. شهر گرفتار سرمایی بی‌سابقه بود. همه‌چیز در اختیار خودم بود.
بلاتریکس لسترنج
کسی که کوه را تکان می‌دهد با سنگ‌های کوچک آغاز می‌کند
azi21
این حس دردناک در من وجود داشت که فرصت ما کوتاه است، کوتاه‌تر از آن‌چه تصور می‌کنیم. کوتاه مانند دویدن در صبحگاه. من می‌خواستم فرصت خودم را به شکلی بامعنی به‌سر ببرم. به شکلی هدفمند. خلاقانه. بااهمیت. بالاتر از همه… متفاوت. می‌خواستم نشانه‌ای از خود در دنیا به‌جا بگذارم.
وحید
به مردم نگو کارها را چگونه انجام دهند، تنها به آن‌ها بگو چه کار کنند و بعد از نتیجه‌ی کار شگفت‌زده خواهی شد.
حسین
کارتر باوجودآن‌که در دانشگاه ویلیام جول ستاره‌ی بسکتبال بود با اغلب ورزشکارها فرق داشت. عینک ضخیمی داشت و کتاب می‌خواند. کتاب‌های خوب می‌خواند. به‌آسانی می‌شد با او حرف زد و به‌راحتی می‌شد با او حرف نزد. هر دوی این‌ها ویژگی‌های مهمی برای یک دوست است
milad
نوشتم: «بلندپروازانه‌ست؛ اما ارزش تلاش‌کردن رو داره.» این خط آخر را با ایمان کامل نوشتم. واقعاً ارزش تلاش‌کردن داشت.
کاربر ۴۹۹۳۵۱۰
کاری که باید بکنیم این است که کار کنیم و مطالعه کنیم، کار کنیم و مطالعه کنیم، تا هرجا ‌که می‌توانیم.
vahid.۹۳
«تو خودتو توسط کسانی می‌سنجی که خودشون رو توسط تو می‌سنجن.»
vahid.۹۳
جدای از بودن در صف مرگ، زندگی باشکوه است.
S.Abolqasem
صبحگاه. من می‌خواستم فرصت خودم را به شکلی بامعنی به‌سر ببرم. به شکلی هدفمند. خلاقانه. بااهمیت. بالاتر از همه… متفاوت. می‌خواستم نشانه‌ای از خود در دنیا به‌جا بگذارم. می‌خواستم برنده باشم.
بلاتریکس لسترنج

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان