«خُب، نظرت درمورد فیلم چی بود؟»
«بامزه بود... و درعینحال، غمگین.»
وانیلِ تلخ
از آن دوستهایی بود که میدانستی احتمالاً لیاقتش را نداری.
(:Ne´gar:)
«من بدترین آدمیام که میتونی این رو ازش بپرسی. من عاشق شدم و توی همون حال موندم... ولی اگه از من میپرسی، ارزشش رو داره. زندگی بدون عشق مثل یه سالِ بدون تابستون میمونه.»
سارا
بعداز آن نتوانستم از فکرکردن به او دست بردارم
(:Ne´gar:)
«اگه میتونستی از هرچیزی توی دنیا عکس بگیری، اون چیز چی بود؟»
قبلازاینکه حتی به آن فکر کنم، گفتم: «امید.»
Josee
هر شروع جدیدی، از پایان یک شروع دیگر نشأت میگیرد.
Josee
من رازنگهدار خوبی نیستم و گویا همه میدانند عاشق شدهام.
setare:|
زندگی بدون عشق مثل یه سالِ بدون تابستون میمونه
موفنری
بیدلیل نیست که به آن، افتادن در عشق میگویند؛ چون وقتی رُخ میدهد-وقتی واقعاً رُخ میدهد-دقیقاً همین حس افتادن را داری. هیچ کاری انجام نمیدهی یا سعی نمیکنی؛ فقط رها میکنی و امیدواری کسی آنجا باشد تا تو را بگیرد. درغیراینصورت، تو میمانی و چند کبودی نسبتاً بزرگ. به من اعتماد کنید؛ من این را کاملاً حس کردم.
maria__zad
خُب... بگذارید فقط این را بگویم که ندانستن سعادت است.
real.mangata