بریدههایی از کتاب مقتل امام حسین (ع)
۴٫۵
(۳۳)
مسلمبنعقیل (ص) دست از محبّت و ولایت و حمایت امامزمان خویش بر نداشت تا اینکه بهعنوان پیشاهنگ نهضت کربلا در کوفه به شهادت رسید و افتخار اوّلین شهید کاروان عاشورا را به خود اختصاص داد و اوّلین شهید از اصحاب امامحسین (ع) بود.
F313
«سلام بر تو ای رسولخدا! من، حسین پسر فاطمه، نوهی تو هستم؛ همان ثَقَلی [شیئ گرانبهایی] که در امّت خود به جایش نهادی. ای نبیّخدا! گواه آنها باش که مرا رها کردند و حمایتم نکردند! این شکایت من است به تو، تا هنگامِ دیدار فرا برسد. درود خدا بر تو باد.»
F313
تو [مرا] به امان و نیکی و پاداش خواندی، در حالی که بهترین امان، امان خداست؛ و خداوند هرگز کسی را که در دنیا از او ترسی نداشته، در آخرت امان نخواهد داد. پس خوف خدا را در دنیا از او میطلبیم تا امان او را در آخرت بهدست آوریم
F313
حسین (ع) چراغ نور افشان بشریت و عاشق مفتون حقیقت مقدّس الهی است؛ و از همین رو است که معشوق بزرگش را هنگام خروج برای جهاد، در دعای عرفه اینگونه خطاب میکند: «مٰاذٰا فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ؟ وَ مَا الَّذٖی وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ؟»
چڪاوڪ
سخنان امام (ع) در شب عاشورا
از علیبنالحسین (ع) نقل شده است که پس از بازگشت عمربنسعد، نزدیک غروب، امام (ع) یارانش را جمع کرد و من که در حال بیماری بودم، نزدیک رفتم و شنیدم که به آنان میفرمود: «خدای تبارک و تعالی را با برترین ستایشها میستایم و در حال راحتی و سختی، سپاس میگویم. خداوندا، تو را حمد میکنم که ما را با نبوّت گرامی داشتی و با قرآن آشنا کردی و در دین فقیه گرداندی و برای ما گوش و چشم و قلب قرار دادی و ما را از مشرکان قرار ندادی.
امّا بعد، من یارانی برتر و نیکوکارتر از یاران خود، و اهلبیتی بهتر و همراهتر از اهلبیت خود نمیشناسم. خدا از سوی من به همگی شما پاداش خیر دهد.
آگاه باشید! من یقین دارم که آنچه امروز از این دشمنان دیدیم، فردا عملی خواهند کرد. لذا من برای شما تدبیری اندیشیدهام؛ همگی شما آزاد و رها بروید که پیمانی از من به عهده ندارید.
کاربر ۲۲۰۰۹۰۳
هنگامی که در کربلا توقّف کرد، به محمّد بن حنفیه و گروهی از بنی هاشم نوشت: «امّا بعد، گویا دنیا هرگز نبوده است و گویا آخرت همواره ثابت است.»
فاطمه
مسلم بن عقیل بن ابیطالب بن عبدالمطلب (ص) (۲۵~۶۰ ه)، فرزند عقیل و از با کمالترین فرزندان اوست. عقیل برادر حضرت علی (ع) است. [انساب الأشراف، ج ۲، ص ۷۷] از این جهت، او با یک واسطه از تربیت ابوطالب (ع) و همسرش فاطمهیبنتاسد (س) برخوردار گردید
F313
حرّ گفت: «ای اهل کوفه! مادرتان به عزایتان بنشیند! او را دعوت کردید که وقتی آمد تحت فرمانش باشید و فکر میکردید که خود را فدای او میکنید. اینک علیه او شوریده و قصد جانش کردهاید؟! او را در تنگنا گذاشته و راه نفس کشیدنش را بسته و از هر سو محاصرهاش کردهاید؛ و از اینکه به یکی از بلاد این عرصهی پهناور الهی برود، و با اهلبیت خود پناهی بجوید، بازش داشتهاید.
و چون اسیری که قدرت جلب منفعت و دفع ضرر از خود را ندارد، در چنگال شما گرفتار شده است. او و زنان و کودکان و اهلبیت و یارانش را از رسیدن به این آب روانِ فرات، منع کردهاید؟
فاطمه
و زهیربنقین گفت: «بهخدا قسم من دوست دارم کشته شوم و زنده شوم، دوباره کشته شوم [و زنده شوم] و این کشته شدنها هزار بار تکرار شود و خداوند با این کشته شدنها بلا را از جان تو و از جان جوانان اهلبیتت دور کند.»
فاطمه
رسولخدا (ص) را [در خواب] دید؛ در حالی که در حلقهی انبوهی از فرشتگان پدیدار شد و حسین (ع) را در آغوش گرفت و به سینهی خود فشرد و بین دیدگانش را بوسید و فرمود: «حبیب من حسین! گویی تو را میبینم که بهزودی در سرزمین کربلا در میان گروهی از امّت من، با سوز عطش، بدون آنکه آبی بنوشی، در خون خود آغشته و ذبح و سر جدا میشوی و اینان در همان حال، امیدوار شفاعت من هستند! آنها را چه میشود! خدا هرگز شفاعتم را به ایشان نرساند! آنان نزد خدا بینصیباند.
حبیب من حسین! پدر و مادر و برادرت نزد من آمدند. آنها مشتاق دیدار تو هستند. تو را در بهشت درجاتی است که جز با شهادت به آن نمیرسی.»
فاطمه
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۶,۵۰۰
۳,۲۵۰۵۰%
تومان