ما موجودات فانی، از صبح تا شام هزار بار ناامید و پریشان میشویم. به سختی اشکمان را نگه میداریم تا سرازیر نشود، لبهایمان سفید میشود و وقتی کسی میپرسد، «چهات است؟» میگوییم؟ «هیچ چیز.» ولی غرور به دادمان میرسد. غرور چیز بدی نیست وقتی وادارمان میکند جراحاتمان را پنهان کنیم ـ نه آنکه به دیگران جراحتی وارد کنیم
سحر انصاری
ما موجودات فانی، از صبح تا شام هزار بار ناامید و پریشان میشویم. به سختی اشکمان را نگه میداریم تا سرازیر نشود، لبهایمان سفید میشود و وقتی کسی میپرسد، «چهات است؟» میگوییم؟ «هیچ چیز.» ولی غرور به دادمان میرسد. غرور چیز بدی نیست وقتی وادارمان میکند جراحاتمان را پنهان کنیم ـ نه آنکه به دیگران جراحتی وارد کنیم.
سحر انصاری