عبودیت، با شناخت و عشق و عمل همراه است و از سنت و نیت و اهمیت برخوردار است و با تفویض و توکل و اعتصام و توسل و ابتهال و تضرع گره خورده است؛ و اینچنین عبودیتی برای چنین معبودی سزاست که میتواند در تنهایی، پناهگاه، و در بنبست، راه باشد.
m_rezaei1
در برابر طاغوتهای حاکم که آدمها را در ظلمات و تاریکیها میگذارند و از شناخت خود و جهان و نقش انسان در جهان، محروم میکنند، این هدایت خدا و دعوت رسول است که آنها را با خویش آشنا میکند تا خود را باور کنند و خدا را باور کنند و به بیشتر از جهان مشهود و بیشتر از امروز روی بیاورند و به دنیا قانع نشوند و در دنیا نمانند: (الَّذِینَ خَسِروُا اَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لایُؤمِنُونَ)؛ «کسانی که خود را از دست دادهاند، دیگر به هیچ چیز ایمان نمیآورند و به هیچ چیز روی نمیآورند»؛ که آغاز هر تحول و شناخت و ایمانی، خود را یافتن و شناختن و باور کردن است.
Mohammad Ali Zareian
اگر آدمی به اندازه وجودی خویش واقف شود و قدر خود را بشناسد و میان آنچه که دارد و آنچه که میتواند داشته باشد و باید داشته باشد، فاصله ببیند، حرکت میکند و درگیر میشود، حتی اگر در رفاه و راحتی هم باشد و کمبودی هم نداشته باشد.
Mohammad Ali Zareian
آن عاملی که حتی در کمون اولیه و شرایط برابر، عامل اختلاف و تحول است، همین بیشتر خواستن و بهتر خواستن آدمی است که به دگرگونی تولید و اختلاف و بهرهکشی هم میانجامد.
Mohammad Ali Zareian