دانلود و خرید کتاب کامبوزیا گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب کامبوزیا

کتاب کامبوزیا نوشتهٔ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. انتشارات شهید ابراهیم هادی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگی‌نامه و خاطرات دانشمند شهید «امیر توکل کامبوزیا».

درباره کتاب کامبوزیا

گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در کتاب کامبوزیا زندگی‌نامه و خاطرات دانشمند شهید «امیر توکل کامبوزیا» را شرح داده است. امیر توکل کامبوزیا زادهٔ ۱۲۸۳ در تهران، نویسنده، حقوق‌دان، محقق ایرانی و از مخالفان سلطنت پهلوی بود. او در جریان نبرد نُه مهر ۱۳۰۰ اسیر شد و پس‌از مدتی به شهر بیرجند و سپس برای همیشه به زاهدان تبعید شد. او در جوانی از یارانِ نزدیک و مورد اعتماد کلنل «محمدتقی خان پسیان» بود و به همین دلیل از جانب او در فروردین ۱۳۰۰ به ریاست ادارهٔ تلگراف و رموزاتِ ایالت خراسان منصوب شد. امیر توکل کامبوزیا در ۲۴ مهر ۱۳۵۳ در ۷۰سالگی و درحالی‌که در سلامت کامل به سر می‌برد به‌دلیل مسمومیت توسط عوامل ساواک جان خود را از دست داد.

خواندن کتاب کامبوزیا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران زندگی‌نامه‌ها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کامبوزیا

«حتی برای برخی بلوچ‌های منطقه که وضعیت مالی خوبی نداشتند، نفت یا هیزم می‌خرید و درب خانه آن‌ها تحویل می‌داد.

در میان برگه‌های به جامانده از ایشان، قبض‌های کمک به خیریه، زیاد دیده می‌شود، اما مهمترین خدمتی که می‌توانست به انسان‌ها نماید، خدمت به فکر آن‌ها و هدایت انسان‌ها بود.

بارها دیده بودم که برای هدایت یک جوان،‌ چندین ساعت از وقت گرانبهای خود را اختصاص می‌داد. از وقت غذا و استراحت خود می‌زد تا یک نفر را با خدا آشنا کند.

خوب به یاد دارم که مدتی بعد از شهادت استاد،‌ چند زن مسلمان به کلاته آمدند و بدون مقدمه دست مرا بوسیدند و سر مزار استاد رفتند.

آن‌ها سپس توضیح دادند که ما خانواده‌ای بهایی بودیم که پدر خانواده به مدت ده روز در اینجا مهمان استاد بود. تلاش‌های استاد باعث شد که مسلمان شوند.

مطلب زیبای دیگری که همان ایام در روزنامه‌های کشور انعکاس داشت،‌ مربوط به دو شاگرد خارجی استاد بود.

کریستین هامبردوز اهل سوئیس و رموشارل شیل اهل فرانسه که مشغول جهانگردی بودند، به زاهدان وارد شدند. آن‌ها چندین کشور خاورمیانه را گشته بودند، سؤالاتی در مورد اسلام داشتند که با برخی دانشجویان زاهدانی مطرح کردند.

جوانان زاهدانی این دو جوان را به کلاته و نزد استاد آوردند. استاد که به زبان آن‌ها و مسائل روز و مطالب دینی مسلط بود، چند روز برایشان صحبت کرد و هرچه سؤال در ذهن آن‌ها بود جواب داد. آن دو مدتها در زاهدان ماندند و مرتب خدمت استاد می‌آمدند.

آن‌ها می‌گفتند که در تهران کسی را نیافتیم که سؤالات ما را بدون مترجم و به زبان خودمان پاسخ دهد و قصد داشتیم از زاهدان به پاکستان برویم. اما اینجا کسی بود که تمام سؤالات ما را جواب داد.

آن‌ها پس از مدتی، در مسجد جامع زاهدان و در حضور جمع کثیری از مردم، شهادتین خود را گفتند و نام علی و سجاد را برای خود انتخاب کردند.

علی و سجاد یک ماه دیگر در زاهدان ماندند تا اعتقادات دینی خود را کامل کنند. شخص دیگری بود که به عنوان وکیل پایه یک دادگستری به زاهدان آمده بود. اما توانایی خواندن قرآن را نداشت!

رییس دادگستری به او گفت: در صورتی می توانی وکیل شوی که استاد کامبوزیا، توانایی تو را در قرائت قرآن تأیید کند. او به کلاته آمد و مشغول شد. همان روز به استاد گفت که من بهایی هستم. استاد در کنار آموزش قرآن، مسائل دینی را هم به او آموخت و کتاب‌هایی در مورد شناخت بهائیت در اختیارش گذاشت.

سال بعد او تبدیل به یک مسلمان واقعی شد. کسی که نه تنها در قرائت قرآن، بلکه در شناخت قرآن و احکام دین، بسیار توانا شده بود.

او تا همین اواخر زنده و از معتمدین مردم زاهدان بود.»

نظرات کاربران

hana18
۱۴۰۳/۰۲/۲۶

این کتاب رو به همه توصیه میکنم بخونند متاسفانه بسیار شخصیت ناشناخته ای هستن و این قطعا از دسیسه یهود هست...ایشون یک نخبه ی بزرگ بودن با کرسی دانشگاه فرانسه ولی دولت پهلوی ایشون رو تبعید کردن به زاهدان جوانان این

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان