دانلود و خرید کتاب رویای چشم هایش امیرحسین محمودی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب رویای چشم هایش اثر امیرحسین محمودی

کتاب رویای چشم هایش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رویای چشم هایش

کتاب رویای چشم هایش سرودهٔ امیر حسین محمودی منتشرشده در نشر متخصصان است. 

درباره کتاب رویای چشم هایش

شعر یکی از راه‌های انتقال احساسات است. شاعر برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و شعر همین زبان است. با شعر از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله می‌گیرید و گمشده وجودتان را پیدا می‌کنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که قرن‌ها شاعران در شعرشان بازگو کرده‌اند.

شعر معاصر در بند وزن و قافیه نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده‌ است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. شاعر در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور می‌کند و کمک می‌کند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینه‌ای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.

خواندن کتاب رویای چشم هایش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کتاب رویای چشم هایش

به نام خدایی که حق را نوشت /

کزو ویله کردند دمی از سرشت/

خدای خدایان دل‌های پاک/

برآورده‌ی آدم از کوه خاک/

به یادش نویسم من این نامه را/

نباشد به بعد از من این وامه را/

ز کام دل و آن شه آسمان/

شود سفته‌ای دست هر ساربان/

چو دفتر به دستم قلم می‌خرد/

به عمرم ز آخر رقم می‌برد/

قلم را به قلبم دهم آن زمان/

که باشد نویسنده‌ی این نهان/

خدا را به عرش خداوندیش/

ور آنگه به جاه سزاواریش/

خدا تا خدا را قسم می‌خورم/

که از شهد شیرین عشق مِی خورم/

چو آنگه ز مستی من بشنوند/

سپهر و ملائک به نظم آورند/

که بر رسم زیبای دل بنگرند/

نهانی از این درد دل درنهند/

در شعر دیگری از ایشان می خوانیم: 

راز من در سینه‌ام پنهان بماند بهتر است /

مرد گاهی گوشه‌ی زندان بماند بهتر است /

آرزو کردم که یک دم آنِ من باشد ولی/

رود من در حسرت طغیان بماند بهتر است/

هر کسی می‌بیندش محو نگاهش می‌شود/

او ولی با من لب ایوان بماند بهتر است/

آری آن شب آمد و حالی ز من پرسید و رفت/

خواب شیرینم که بی پایان بماند بهتر است/

گفته‌ها دارم ولی ناگفته خاموش می‌شوم/

درد گاهی در بن دندان بماند بهتر است/

با سکوتم می‌خراشم قلب خود را ای خدا/

عشق من آبستن برهان بماند بهتر است/

***

تو فکرش را بکن باشی از آنِ دیگری باشد/

میان عشق و خاکستر نشان از دلبری باشد/

به جز سیگار و یک کافه دگر چیزی نخواهد ماند/

اگر آن کس که می‌خواهی کلامش خنجری باشد/

چه نیکو می‌شود گاهی سراغی از دلت گیرد/

بیاید کنج فنجانت چه فال محشری باشد/

چو شعرش می کنی هر دم به آغوشش گرفتاری/

تو جان دادی و جانانت عجب پیغمبری باشد/

ز ساحل موج دریا را به رؤیایت بدهکاری/

چو کشتی باشی و روزی به دستش لنگری باشد/

میان این همه غم ها بدون روی دلدارت/

تو فکری کن به جز فردا چه چیز بدتری باشد/

***

می‌نویسم تا نفس در سینه هست/

نقش اندامم در این آئینه هست/

خانه‌ای دارم درون سینه‌ام/

اندرونش بغض و اشک و کینه‌ام/

خشتی از دیوار و خشتی از غرور/

مشکی از اندوه و مشکی از سرور/

رنگ دیوارش همه زرین و سرخ/

در بنایش نقش رنگینی رخ/

می نشیند بر تمامم در زمان/

در پی رازی که بر من در نهان/

در خیالش وهم عشق و دلبری/

ناظم احساس و بر دل رهبری/

می گذشت بر من چنان این روزگار/

دیدم آن یار از کمند این دیار/

دیدمش در لحظه و در کوچه‌ای/

تاب موهایش به رقص و پیچه‌ای/

پهن می‌گشت همچو شیبی بر زمین/

آن دغل بازان به نیرنگ در کمین/

رزم سهرابم به یادش در هوس/

نظم گیسویش به ناز و بی‌نفس/

طره‌ی عنابی‌اش در ساحلی/

می‌برد هوش از حواس جاهلی/

با من و بی من ز نازش در خفا/

عطر لب‌هایش ز باده در جفا/

خط مژگانش به جوش و بر خروش/

چشم دیبایش نهان اندر خموش/

در گلستان می خرامید در چمن/

نرم و نیکو چست و چابک چون سمن/

چون مرا دید از سخن غافل شدم/

گویی شب را بزم یک محفل شدم/

شاخه هایم را به دستانش گرفت/

عطر عشقی را به دامانش گرفت/

لعل یاقوتش به لب‌هایم نهاد/

شور شیوایی به آغوشم نهاد/

جنگ مستی از هوس بالا گرفت/

زلف مهتابش به دستانش گرفت/

چون شقایق وصف دیبایش بسوخت/

هرم گیتی را به چشمانش بدوخت/

دل چو دید این عهد بی‌اندیشه را/

بر سخن یاد و تبر بر ریشه را/

بر دواتم جوهری را می‌نهاد/

بهر دفتر زین سپس در می‌فشاند/

این چنین آغاز شد دیوان من/

در پی این درد بی‌درمان من 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۶۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۳۶۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۵۰۰
تومان